شاعر و فتنه
ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 88/5/11:: 7:53 صبحبسم الله الرحمن الرحیم
شاعری دیدم که در سیلاب افتاد، مفت!
در میان باورش هم، آب افتاد مفت!
پا به پای کاروان می آمد، اما
چند قدم مانده به مقصد، خواب افتاد مفت!
یک بسیجی بود شاید، تا که در ذهنش
در عبور فتنه، پیچ وتاب افتاد مفت!
تشنه ای بود که قنوتش، خیس بود اما
سجده را افسوس، در یک سراب افتاد مفت!
شاعری، به قول خود بچه شتر شد!
به دام پرسشی، بی جواب افتاد مفت!
چه شد یار مولا ربیع، حق را نشناخت؟
میان باورش، چرا آب افتاد مفت!
سخنان منتشر نشده احمدی نژاد در مورد مشایی و برکناری های اخیر
کلمات کلیدی :
نظر